لوییجی گیری

لوییجی گیری

لوییجی‌ گیری عکاسی است ایتالیایی که اعتبارش در جامعه حرفه‌ای عکاسی و حوزه عمومی را پس از مرگش به دست اورد. عکس‌هایش که جایی میان نوستالژیا و طعنه‌ای خشک می‌نشینند، غالبا، فروتنانه تصاویری از پارک‌ها، صندلی‌ها، نیمکت‌ها و صحنه‌های عادی از منظر شهریِ شهر زادگاهش‌امیلیا رومانا را به تصویر می‌کشد. علاقه انسان‌شناسانه‌اش به رابطه میان مردم و پیرامونشان به رهیافتی ختم می‌شود که نهایتاً در مرز‌های هنر کانسپچوال می‌ایستد.
تلاشش برای تدوین یک نظرگاه انتقادی و تئوریک در مقدمه‌ای که بر کتابش امده متبلور است: "معنایی که تلاش می‌کنم به واسطه کارم بدان دست یابم تدقیق این گزاره است که چگونه هنوز این امکان وجود دارد که بتوان در تمنا و مسیر دانش گام برداشت و هویت متقن انسان، چیز‌ها و زندگی را از درون تصویر و انگاره‌ی انسان، چیز‌ها و زندگی تمیز داد و بیرون کشید." تمامی این رویکرد‌ها زمانی که‌گیری با آثار ساخته شده آلدو رُسی مواجه شد، امکان تحقق یافت، او به گفت و گویی مسکوت با معماری نشست، به گمان‌گیری، رُسی توانایی ذاتی‌اش در معماری را در "تلاش برای ضبط شگفتی‌ها و تغییراتی متبلور می‌سازد که به واسطه تغییرات کوچکی در نور، جابه جایی‌های مختصری در فضا و رزونانس‌های پیش‌بینی نشده‌ای که میان ساختمان و محیط اطرافش شکل می‌گیرد، محقق می‌سازد."

آلدو رُسی‌ای که عکاس کشف می‌کند، ناظر دقیق فرم‌های متاخری است که معمار همیشه به دنبال ان‌ها بوده اما هیچگاه آن‌ها را نیافته، فرم‌هایی که، به گفته خود رُسی، بایستی در "جهان نشانه‌های انتخاب شده دقیق... فیگور‌های تقلیل یافته به عصاره‌های وجودی‌شان و... زبانی که در ان‌اشیا ساکت به صدا در می‌ایند." پیدایشان کرد. جدا از انکه معمار و عکاس هر کدام بر فهم خودشان از جهانی که شاهدش هستند و تلاش می‌کنند کشفش کنند تأثیر گذاشته‌اند، هر دو به فهم فرم به مثابه ابزاری برای تحقق خاطره، سودازدگی و معنا یاری رسانده‌اند: "معماری رُسی تبلور معجزه‌گری و خیرگی است، مهم نیست کجا‌ ایستاده‌ای و زیر چه نوری بدان می‌نگری."