استادیوم المپیک مونیخ / فرای اوتو و گانتر بنیش

استادیوم المپیک مونیخ / فرای اوتو و گانتر بنیش

فرای اتو همراه با گانتر بنیش که بیشتر به‌عنوان پیشرو در ساخت بنا‌های کششی و پوست‌های کم وزن معرفی شده و حتی نظم و ترتیب معماری را تحت الشعاع خود قرار داده‌اند برای طراحی استادیوم المپیک مونیخ در سال ۱۹۷۲ همکاری کردند. با اینکه المپیک قبلاً در سال ۱۹۶۳ در برلین برگزار شده بود، برای اتو و گانتر بنیش بازی‌های المپیک آلمان را به‌عنوان یک فرصت و شانس دوم برای نشان دادن آلمان به گونه‌ای متفاوت در نظر گرفتند.

هدف آن‌ها ساخت بنائی برای شبیه‌سازی شعار "بازی‌های شاد" مربوط به بازی‌ها، به‌عنوان پاسخ معماری برای تحت الشعاع نهادن استادیوم سنگین و اقتدار گرای شهر برلین بود و پس از یک استراحت بعد از استادیوم المپیک مونیخ در سال ۱۹۷۲ آن‌ها کار‌های بیشتری ارائه دادند. برای اتو و گانتر بنیش یک ساختمان کششی فراگیر را تصویر کردند که می‌توانست به طور مداوم در محل جریان داشته باشد و برآمدگی‌های منظم و منحصربه‌فرد آلپ سویس را شبیه‌سازی کند. نتیجه یک بنای معلق ابری مانند بود که انگار روی سایت شناور است و انشعابات آن بین استخر شنا، ورزشگاه و استادیوم اصلی است. سطح کششی همیشگی که در تمام ساختمان‌های اصلی بازی‌های المپیک منشعب شده است، به یک سیستم ساختاری درختی شاخه شاخه متصل است که باعث ایجاد یک سری حجم در سر تا سر سایت می‌شود.


پوسته سایبان از تعداد زیادی دکل آویزان است که به خمیدگی‌های نمایشی و منحصربه‌فرد سطح اجازه می‌دهد به صورت پویا در سر تا سر سایت جاری گردند و تغییر شکل، اندازه و خصوصیات بخشی دهند. سایبان‌های بزرگ بهصورت جانبی از طریق شبکه‌های کابلی کوچکتر تثبیتشدهاند که این کابل‌های کوچک به یک کابل فولادی بزرگتر که در کل محدوده گسترش یافته و در هر انتهایش پای ستونی بتونی دارد چسبانده شده است.


جدا از ساختمان که پوسته آن را پوشاندهاست، یک سری حجم‌ها وجود دارند که توسط سطح معلق پوشانده شدهاند و به عنوان فضای انعطاف پذیر برای سکوی تماشاچیان در طول بازی‌ها یا مناسبت‌های مختلف استفاده می‌شوند. برای چنین فضای وسیعی، حداقل اجزای ساختاری برای تولید سطوح فراگیر متحرک که توسط اتصالات کششی گوناگون ساخته شده اند کار می‌کنند که نتیجه یک شبکه موجدار به هم بافته شده است. در حالی که سیستم این گونه کار خود را سر تا سر چشم انداز مصنوعی به سمت استادیوم اصلی- که در حفر‌های که در اثر بمب گذاری‌های جنگ جهانی دوم گذاشته شده ساخته شده - انجام می‌دهد، پوسته شروع به متراکم شدن کرده و از دور استادیوم محو می‌گردد. تغییر نمایشی در اندازه پوشش، قدرت درک چشم انداز مصنوعی شناور را که برای پدید آوردن محدوده‌های حجم، بزرگ و آزاد سر از زمین در آورده و به زمین برگشته را افزایش می‌دهد.


علاوه بر اتصال آن به چشم انداز، پنل‌های شیشه‌ای اکریلیک که روی پوسته کششی کشیده شده‌اند رابط‌های را بین محتوا و نوری که در معرض آن قرار می‌گیرد به وجود می‌آورد. حاشیه‌های اکریلیک در نور خورشید روشن و خاموش می‌شوند و باعث باز گرداندن نور، رنگ آسمان و چشم انداز محیط می‌شوند. زمانی که روشن می‌شوند، پوسته معلق مانند یک شکل ابری به نظر می‌رسد که در بالای سایت به تکاپو می‌پردازد. با توجه به محاسبات دقیق برای اتو، تمام سیستم ساختاری و پوست‌های بیرون از سایت ساخته شدند.
دقت بالای محاسبات باعث شد که این سازه به یکی از نوآورانه‌ترین و پیچیده‌ترین سیستم‌های ساختاری دنیا که منحصر بر پای کشش کار کرده است تبدیل گردد. حتی پس از گذشت ۴۰ سال از اتمام این کار، این بنای کششی چادر مانند همان گونه که در المپیک ۱۹۷۲ احداث شده به نظر بیاید و خط‌ها، شکل، ساختار و هیبت معماری آن هنوز پا بر جا باشد.